دگر حس شقایق را نداری هوای قلب عاشق را نداری از آن چشمان خون سرد تو پیداست ، که قلب تنگ سابق را نداری . . .
قهوه ات را بنوش و باور کن من به فنجان تو نمیگنجم.
ﻣـﺮﺩ ﻣـﻦ.!!! ﺗﮑـﯿـﻪ ﮔـاﻫــﻤــ ﺑــﺎﺵ..
ﻣـﯿﺨــﻮﺍﻫـﻤــ ﺳــﻨـﮕــﯿـﻨـﯽ ﻧـﮕﺎﻩ ﻣـﺮﺩﻣـ ﺣــﺴـﻮﺩ ﺍﯾـﻦ ﺷــﻬـﺮﺭﺍﺗـــﻮﻫــم ﺣــﺲ ﮐـﻨﯽ..ﺍﯾـﻦ ﻫــﺎ ﻧـﻤـﯿــﺘـﻮﺍﻧـﻨﺪ ﺑﺒﯿﻨﻨـﺪﮐـﻪ ﻣﺎﺗـﺎﺍﯾـﻦ ﺍﻧـﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ
ﻫﻤــ مﯽ ﺁﯾیـﻢ…
.
.
.
به روزگار بگویید من ترک تحصیل کرده ام دیگر از من امتحان نگیرد
چه تلخ است ترس از وابستگی به چیزی که می دانی روزی به پایان می رسد . . .
::
::
چه سخته در جمع بودن ولی در گوشه ای تنها نشستن . . .
به چشم دیگران چون کوه بودن ولی در خود به آرامی شکستن . . .
::
::
من و تو به رویاهایمان تنها یک رسیدن بدهکاریم . . .
قلبم بوی کافور میدهد ؛ شب به شب در آن مرده شورهـا آرزویی را غسل می دهند و کفن می کنند …
.
.
ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﮕﻴﺮﻱ ﺑﻴﺎﻳﻲ ﻭ ﺻﺤﻨﻪ ﻫﺎﻱ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﻛﻨﻲ ؟ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﻟﻢ یک ﺭﻭﺯ ﺁﻓﺘﺎﺑﻲ ﺑﻜﺸﻲ ﻛﻪ ﻧﻮﺭ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺗﺎ ﻣﻴﺎﻧﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ …
ﺭﺍﺳﺘﻲ ﻣﻦ ﺭﻭﻱ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﻫﻢ یک ﺧﻨﺪﻩ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻢ ، ﻧﺮﺥ ﺧﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﮔﺮﺍﻥ ﻧﻴﺴﺖ ؟
.
.
هرکه آید گوید :
گریه کن ، تسکین است
گریه آرام دل غمگین است
چند سالی است که من میگریم
در پی تسکینم
ولی ای کاش کسی می دانست
چند دریا بین ما فاصله است
من و آرام دل غمگینم
اگر قصد ماندگــــــاری ندارید یادگـــــاری هم نگذارید
♥♥♥اس ام اس غمگین و دلشکسته♥♥♥
دیگه ته موندههای سیگارم را دور نمیریزم….. شاید فردا که من نباشم….. از روی همینا بفهمی چقد دوست داشتم…..!!!!
گاه سکوت يک دوست معجزه ميکنه ، و تو مي آموزي که هميشه ، بودن در فرياد نيست .
♥♥♥♥♥♥♥♥اس ام اس غمگين♥♥♥♥♥♥♥♥♥
در اوج دل نشاندمت ، در رهگذار زندگي زمانه گر خزان شود ، توئي بهار زندگي . . .
این دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم / خداحافظ نامهربون میخوام ازت دل بکنم
سخته ولی من میتونم سخته ولی من میتونم / این جمله رو اینقد میگم تا که فراموشت کنم
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
همیشه از همان ابتدای آشناییمان در هراس چنین روزی بودم و کابوس خداحافظی
را میدیدم اکنون شد آنچه نباید میشد
خداحافظ دلیل بودنم خداحافظ . . .
این روزها خیلی چیزها دست من نیست !
مثلا دستهایت . . . !
.:: اس ام اس غمگین و رمانتیک اسفند ۹۱ ::.
من هم مثل خیلی از عاشق ها از تو یادگاری دارم ولی یادگاری من با بقیه فرق داره ؛ یادگاری من از تو سینه ای پر از درده !
من،
به سوختن …
عادت دارم!
کبریت را …
بنداز …
و برو!
-_-
تنها،
بی هوایی …
آدمی را خفه نمی کند …
گاهی،
هوایی شدن …
آرام آرام …
بدون ِ روسیاهی …
خاموشت می کند!
گذشته که حالم را گرفته است !
آینده که حالی برای رسیدنش ندارم !
و حال هم حالم را به هم میزند
چه زندگی شیرینی!…
* * * * * * * * * * * * * * * * *
به سادگی رفـت ؛ نــه اینکه دوستم نداشت !
نـــــــــه ، فهمید خیییییییلی دوستش دارم !
مدتی میگذرد از تو ندارم خبری / چه کنم ناله من هیچ ندارد اثری
شب و روز از غم تو پریشان حالم/ نه نشانی ز تو آمد نه پیامی جانم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در قید غمم ، خاطر آزاد کجایی ؟ / تنگ است دلم ، قوت فریاد کجایی ؟
با آنکه ز ما یاد نکردی / ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی ؟
دلم بهانه میکند طلوع دیدن تورا ، تا به کجا دلم کشد حسرت دیدار تورا.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چو گل های شقایق داغدارم / بیا پروانه شو بنشین کنارم
بشو مرهم به زخم قلبم ای دوست / که خنجر خورده ی این روزگارم
نمیدانم چرا بیمارم امشب / سکوتی خفته در گفتارم امشب
غم اشک دلم آهسته میگفت / پریشان از فراق یارم امشب
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من منتظرت شدم ولی در نزدی / بر زخم دلم گل معطر نزدی
گفتی که اگر شود می آیم اما / مرد این دل و آخرش به او سر نزدی
گفتم نرو بی تو دلم وا نمی شود / یک پلک زدن شبی را تا نمی شود
رفتی ، در غربت و تنهایی دلم شکست / برگرد کسی مثل تو پیدا نمی شود .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تو كسی كه خنده اش طعم زمستان میدهد / من ، همان كه ابتدایش بوی پایان میدهد
خوب میدانم كه یك شب ، یك شب بی انتها / عشق روی دستهای بی كسم جان میدهد
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم / با اشک ، تمام کوچه را تر کردم
وقتی که شکست بغض تنهایی من ، وابستگی ام را به تو باور کردم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
برو برو که خسته از شکستنم ، من عاصی از هر عشق و هر دلبستنم
کبوترم که پر زدم ز بام تو ، بیزارم از نامت به لب آوردنم
سوختن قصه ی شمع است ولی قسمت ماست / شاید این قصه ی تنهایی ما کار خداست
آنقدر سوخته ام با همه بی تقصیری / که جهنم نگزارد به تنم تاثیری
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
م ست آن دوستم كه در تنهایى ام یادم كند در فراغ دورى خود سخت بیمارم كند.